واقعیتیدرباب نظرسنجیهایانتخاباتی
بایدونبایدهایپذیرشسندآموزش2030یونسکو
در سپتامبر 2015 (شهریور 94)، اهداف دستور کار مبانی توسعه پایدار 2030 که 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی دارد جهت اقدام عملی همه کشورها برای تحقق حکومت یکپارچه در سازمان ملل ارائه شد. ایران نیز از کشورهای شرکتکننده در این اجلاس بود که متعهد به اجرای این سند شد و پس از آن سند ملی آموزش2030 جمهوری اسلامی ایران با مدیریت و برنامهریزی دفتر یونسکو در ایران با تشکیل30 کارگروه تخصصی تدوین و آماده و در تاریخ 20 آذر 95 رونمایی شد.
رهبران کشورهای عضو سازمان ملل، در سپتامبر 2015 در اجلاس عالیرتبه سازمان ملل تعهد کردند دستور کار جهانی توسعهی پایدار 2030 را در سیاستگذاریهای کلان خود در سطح ملی از اول ژانویه سال 2016 اجرایی کنند، بر این اساس در بخش اهداف آموزشی موضوع آموزش و یادگیری مادامالعمر باکیفیت، برابر و فراگیر برای همه با محوریت یونسکو تعیین شده که ایران نیز متعهد به اجرای آن است.
کپی برابر اصل
تیم رسانهای یکی از نامزدها با استناد به روش تبلیغاتی ترامپ به طراحی کمپین تبلیغاتی ایشان پرداخته و با همانندسازی جزء به جزء آنچه آنجا اتفاق افتاده، تلاش میکند آن شیوهها را در اینجا نیز پیاده کند. دو شکست پیاپی در دو انتخابات 84 و 92 این نامزد را به این نتیجه رسانده که حتی به قیمت حراج هویت ملی و انسجام اجتماعی جامعه ایران باید در این انتخابات پیروز شد؛ از این رو با عددسازی و »این همانی« شرایط جامعه ایران با وضعیت جامعه آمریکا، زبان فقرا شدهاند و به نمایندگی از فرودستان و از دیدگاه خود 96 درصدیها در کمپین تبلیغاتی فریاد »واطبقات« سر میدهند. به نظر اینها وضعیت اقتصاد در شرایط بحرانی قرار دارد و وضعیت اجتماعی در شرایط هشدار.
شورایشهرسکویپرشیبهعالمسیاست
پنجمین دوره انتخابات شوراها در راه است؛ نهادی که صحت و اقتدار آن در نهایت منجر به نهادینهشدن واگذاری قدرت به مردم در فرهنگ و ساختار حکومت میشود. با این شرایط توجه به انتخابات شوراهای اسلامی نه به سبب عرض اندام جریانهای سیاسی و ایراد شعارهای انتخاباتی که بهدلیل حمایت از نقش جمهوریت در ارکان تصمیمگیرنده و واگذاری قدرت به مردم اهمیت پیدا میکند. باید بپذیریم یکی از مهمترین دستاوردهای انتخابات شوراها در شرایطی محقق میشود که شاهد یک همگرایی جمعی در میان تمام مسئولان باشیم که در نتیجه آن، مردمی که در ایام انتخابات، مورد توجه قرار میگیرند، پس از انتخابات هم وارد جریان تصمیمگیری شوند.
در تکمیل مقدمه عنوان شده بایستی اذعان نمود: از زمانی که حادثه پلاسکو روی داد و بهعنوان یک فاجعه مدیریت شهری برجسته شد، سپردن عنان شهر به متخصصان شهری و مدیران شهری به بحث داغ رسانهها بدل شد. قریب به اتفاق صاحبنظران کشور آمدند و پیرو این داغ اجتماعی شعار دادند که باید مدیریت شهری را به صاحبانش واگذار کرد و به متخصصان شهری سپرد.
مسئلهایباعنوانانتخابرئیسجمهور
برگزاری انتخابات بهمعنای مشارکت عمومی مردم در زندگی سیاسی و اجتماعی است. همچنین، مردم با شرکت در انتخابات در روندی مشارکت میکنند که قدرت سیاسی را برای مدت زمانی معین و مشخص به جریانی سیاسی واگذار میکنند و در عین حال، به آن جناح یا نیروی سیاسی مشروعیت میدهند. اما نامنویسی کاندیداها، برگزاری انتخابات و رفتن مردم پای صندوق های رأی، برای دموکراتیکبودن نظام سیاسی و مشارکت مردم در سیاست کافی نیست. اینها شکل ماجراست. در این زمینه ماهیت آن روند، مهم و تعیینکننده است. برای آنکه اراده آزاد عمومی، مشارکت در زندگی سیاسی و نقش آن در تعیین سرنوشت یک کشور شکل بگیرد و واقعی باشد، نیاز به الزاماتی است؛ اولین آنها آگاهی عمومی است که شکلگیری آن نیازمند امکانات و ابزارهایی است.
داستانی بنام وعده های انتخاباتی
کاندیداهای این دوره درصدد هستند که با وعدههای به باورمن غیرممکن اما عوامفریبانه سمتوسوی مناظرهها را بهگونهای ترسیم کنند که عدهای را با وعده پای صندوقهای رأی بکشانند. مسابقه سرعتی که بین کاندیداها در گرفته و وعده ایجاد مشاغل جدید را میدهند شنیدنی است. یکی از سالی یک میلیون شغل یاد میکند و دیگری پا را فراتر میگذارد و از 5/1 میلیون شغل در طول سال و ظرف چهارسال از 6 میلیون شغل جدیدی که به خانوادهها ارزانی خواهد داشت یاد میکند، بدون اینکه به ابزار این وعده توجه کند، با پرسوجویی در سایتهای ایجاد کار و اشتغال و پرسش از کارآفرینان جملگی یک پاسخ داشتند: برای ایجاد هرفرصت شغلی به دههزار دلار سرمایه نیاز است. شاید پرسش این باشد: مگر واحد پول کشور دلار است؟ جواب این است: ابزار و لوازم مورد نیاز ایجاد هر شغل باید با متر و معیاری بینالمللی سنجیده شود. از طرفی نمیدانم معنای شغل در ذهن کاندیداها چیست. فرصتهای شغلی در ردههای مختلفی تعریف میشوند، مشاغل تجاری، کشاورزی، اقتصادی و خدماتی با یکدیگر فرق دارند.
بهچهکسیبایدرایداد؟
با شروع تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری، افکار عمومی در انتخاب فرد اصلح به آگاهی بیشتری نیاز دارند. بیگمان آگاهی و آزادی برترین فضیلتهای اجتماعی هستند. در برابر آنها، گمراهکردن مردم بدترین رذیلت است که بهمراتب از دروغگویی پلیدتر است. چرا که اظهارات گمراهکننده افزون بر دروغبودن، آگاهانه مردمان را بهچاهانداختن است. در دنیای سیاست، بزرگترین گناه سیاستمداران در دنیای امروز گمراهکردن آگاهانه مردم است. حال یکی از نیازهای اساسی رأیدهندگان برای انتخاب خوب و گزینش فرد واجدالشرایط، شناخت از کاندیداها و برنامههای آنهاست این شناخت از چه راههایی است و نیاز به چه ابزارهایی دارد.
برای پاسخ به این سئوال به پاسخ تحلیلگران سیاسی اشاره میشود.