ایران برای اینکه در مداری که مربوط به ماهوارههاست، ماهوارهای مستقر کند، سالهاست تلاش میکند. در این مسیر، کشورهایی که قرار بوده با ایران همکاری کنند از حداقل 15 سال پیش از انجام این کار طفره رفته و از انجام آن سر باز زدهاند. ایران چارهای ندارد که خودش اقدام کند تا ماهواره را در مدار مربوطه قرار دهد.
طی این سالها چندین تلاش هم کرده که بعضیها موفقیتآمیز و بعضیها ناموفق بوده اما مورد آخر یکی دیگر از تلاشهاست که ایران بتواند نیازش را تامین کند. اینبار رسما اعلام شده که ماهواره نور در مدار قرار گرفته اما جنبه نظامی موضوع موجب حساسیت شده است. حساسیتی بیمورد چون فعالیت ماهوارهها در کل دنیا رصد میشوند و همه کشورهای دنیا این کار را انجام میدهند و ایران هم انجام داده و تعارضی با قطعنامه 2231 ندارد.
با تداوم شیوع کرونا در کشور شاهد پررنگترشدن رفتار دوگانه و مواضع یک بام و دو هوای مقامات کاخ سفید در این خصوص هستیم. دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا ضمن تداوم سیاست فشار حداکثری و عدم رفع تحریمهای ظالمانه ایالاتمتحده ضد ایران که چالشهای بسیار گستردهای را برای مبارزه هرچه بهتر با این ویروس در داخل کشور شکل داده، از آمادگی واشنگتن برای کمک به تهران سخن گفته است و نمونهی اخیر آن به مواضع ترامپ در نشست خبری کاخ سفید بازمیگردد که با واکنش محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشور روبهرو شد. در مقدمه عنوان شده بایستی به این نکته اشاره شود که دولت آمریکا با کارنامهای آکنده از جنایت علیه بشریت و نقض حقوق بشر در داخل و خارج این کشور، خود را محکی برای سنجش حقوق بشر در کشورهای دیگر میداند و با همین سنگ محک کشورهای غیرهمسو با سیاستهای واشنگتن را به نقض حقوق بشر متهم میکند. کمتر کشوری در جهان معاصر است که در معرض فهرست بلندبالای رفتارهای ضدانسانی دولت آمریکا جا نگرفته باشد. حقوق بشر بنیادیترین حقوقی است که هر انسانی بهطور ذاتی، فطری و به صرف انسانبودن از آن بهرهمند است، اما آنچه محل نقد و بحث است، این است که چه دولتهایی داعیه دفاع از حقوق بشر را دارند و آیا حقوق بشر به چنین حمایتهایی نیاز دارد؟ اصولا بسیاری از قوانین بینالملل بهدلیل مبتنیبودن بر شاخصههای کیفی و عدم بهرهمندی از مصادیق مشخص عینی، دارای انعطافپذیری بسیاری هستند که زمینه را برای سوءاستفاده دولتها فراهم میآورند.
برکسی پوشیده نیست که پدیدهای بهنام کرونا نزدیک 3 ماه میشود مهمان خانههای ما شده و بسیاری از اولویتهای سیاسی، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی ملتها و دولتهای جهان را برهم زده و استرس، وحشت و مرگ ارمغان این ویروس منحوس برای جوامع بشری در کل جهان بوده است. دراین خصوص بسیاری از کارشناسان این فرضیه را مطرح کردهاندکه که شاید شکل کنونی ویروس کرونا از یک آزمایشگاه گریخته باشد که در آن ویروس بهشکل سلاح تولید میشود؛ احتمالا خود چین و شاید هم ایالات متحده یا اسرائیل که باور عمومی بر این است قابلیتهای گستردهای در زمینه جنگافزارهای زیستی و البته انگیزه ژئوپولتیک لازم برای شیوع ویروس در برخی کشورهای خاص را دارند.
هنوز هم تحلیلگران باور دارند که این فرضیه باید بهعنوان یک روند سیاسی درباره ویروس جدیتر مورد توجه قرار بگیرد. چین اکنون مدعیست که سربازان ایالات متحده درگیر در بازی نظامی جهانی را در ماه اکتبر در ووهان دستگیر کرده که ممکن است بهطور عمدی ویروس را منتشر کرده باشند و این در حالیست که دونالد ترامپ، رییسجمهوری و دیگر جمهوریخواهان در آمریکا بیماری را »ویروس ووهان« یا »ویروس چین« میخوانند و بهطور ضمنی این مسئله را بیان میکنند که رفتارهای بیمحابای چینی عامل بروز بحران بوده است.
ایران، کشوری با 83 میلیون نفر جمعیت، اکنون به یکی از مراکز اصلی شیوع ویروس کرونا تبدیل شده و بیشترین نرخ مرگ و میر ناشی از ابتلا به این بیماری را در جهان را دارد. طبق آمارهای رسمی، نرخ مرگ و میر در ایران چیزی بین 8 تا 18درصد است که در قیاس با نرخ 3 درصدی مرگ و میر در چین و سایر کشورهای جهان بسیار بالاست. دولت ناگهان درصدد ممنوعیت برآمد و پروازها به هند را لغو کرد؛ گروههای زیارتکنندگان اماکن مذهبی را از ورود به کشور بازداشت و برگزاری مراسم نمازجمعه در شهرهای بزرگ را لغو کرد. با این حال اسفندیار باتمانقلیچ بنیانگذار فوروم ایران و اروپا، معتقد است که دولت از پیگیری اقدامات بیشتری از جمله قرنطینه شهر خودداری خواهد کرد: »آنها میدانند که چنین اقدامی فشارها و مشکلات اقتصادی را بیشتر خواهد کرد.