حدود دو سال از روی کارآمدن آقای حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور میگذرد. مردم درسال92 بنا به پیشنهاد آیتا... هاشمی و رئیس دولت اصلاحات به کاندیدایی رای دادند که غیر از چندین مرتبه، آن هم به بهانه رایزنیهای وی در شورایعالی امنیت ملی بر سر پرونده هستهای، نشستهای اختصاصی با او نداشتند بنابراین حمایت افراد یاد شده و همچنین دیپلماتبودن روحانی تنها دلایلی بود که مردم را مجاب کرد تا به وی رأی دهند.
حال آنکه دو سال از انتخاب روحانی بهعنوان رئیسجمهور میگذرد و بهنظر میرسد که لازم است به عملکرد روحانی در خصوص دغدغهی این روزهای دولت ملت و رهبری که همان روند مذاکرات هستهای است پرداخته شود.
در تکمیل مقدمهی عنوان شده بایستی به این نکته اشاره شود که، پیام مردم در انتخابات سال ١٣٩٢، اصلاح پرونده هستهای بهطریقی بود که تعامل سازنده با جامعه بینالمللی در پیش گرفته شود، بهترتیبی که اصل صنعت و تکنولوژی هستهای در کشور باقی بماند و به راه پیشرفت خود ادامه دهد و درعینحال با جهان به مرز تنش و تشنج نرسیم.
احمدینژاد به شکلی عجیب و با یک ائتلاف به نام آبادگران در شورای شهردوم به شهرداری تهران رسید و با حمایت مجلس ششم رئیس دولتهای نهم و دهم شد و در 12مرداد92 با انبوهی مشکلات تحویل دولت یازدهم داد.
حال آنکه آن مردی که ظاهرا رفته، هر روز از او خبری جدید به گوش میرسد. زمستان سال گذشته بود که بهمن شریفزاده، از نزدیکان محمود احمدینژاد، گفته بود اصولا رئیس دولتهای نهم و دهم از سیاست نرفته است که بخواهد بازگردد. اکنون محمود احمدینژاد، تلاشهای گاه و بیگاهی برای ادامهدادن حضور خود و همطیفانش در عرصهی رسانهای و سیاسی کشور انجام میدهد.
البته این تلاشهای احمدینژاد درحالی که حدود 8ماه تا برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده شکل پررنگتری به خود گرفته است. گرچه برخی اعضای دولت او که بعد از اتمام کار دولت دهم بهنوعی راه خود را جدا از احمدینژاد خواندهاند هم بهتازگی برای حضور دوباره در عرصه سیاسی تلاشهایی را آغاز کردهاند.
پرواضح است خرداد، سرفصل تحولی نوین در مناسبات و جریان سیاسی کشور بود و در شرایطی که جامعه، اقتصادوسیاست اصطکاکهای متعددی را تجربه میکردند گروه اصلاحطلب حضورجدیتری در سیاست یافت.
ساختارخرداد 76 جریانی از نیروهای چپ سیاسی و معنا و مفهوم آن چنین بود که به بخشی از امیدها و انتظارات انقلاب که بنا به دلایل مختلفی نتوانسته بود تحقق پیدا کند جامه عمل بپوشانند.
انتظارات و توقعاتی که به خاطر آن انقلاب اسلامی صورت گرفت مجموعهای از انتظاراتی است که ذیل جامعه مدنی میآید. این موارد خواستههای اصلی و عمدهای بود که مردم برای آنها علیه رژیم پهلوی مبارزه کردند و چون بعد از انقلاب مردم و بهخصوص اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه از قبیل دانشجویان، نخبگان، روشنفکران جامعه.
وقوع انقلاب اسلامی و اتخاذ رویکرد حمایت از مستضعفین جهان موجب گردید که از همان روزهای اولیه پیوند نزدیکی با گروههای مختلفی از سوی انقلاب اسلامی درسراسر منطقهی غرب آسیا صورت پذیرفت و سبب شد تا افکار اسلامی ایران در سراسر منطقه طنین انداز گردد.
این روند در طول دهههای سپری شده پس از انقلاب اسلامی موجب اثرگذاری عظیمی بر تحولات منطقه شد که بعدها موجی از بیداری اسلامی را در سراسر منطقه به ارمغان آورد. استراتژی کشورهای غربی و عربی در خلال رویداد بیداری اسلامی بر این امر استوار بود که هم از میزان نفوذ افکار اسلامی بکاهند و همچنین زمینه انحراف آن را در راستای تحقق منافع خویش فراهم نمایند.
پرواضح است همیشه ایران به دنبال حقوق صلحآمیز هستهای، تامین منافع ملی و داشتن روابط خوب با کشورهای خاورمیانه و سایر کشورهای دنیا بوده است. منافع ملی ایران در چارچوب خواستههای بهحق ایران در محدوده قوانین بینالمللی، امنیت و روابط محترمانه و توام با عدالت با کشورهای جهان در راستای رسیدن به صلح وجهانی عاری از خشونت است.
در این بین اما کشورهای ناقض حقوق بشر به دنبال ایجاد ناامنی و دخالت در روابط سیاسی ایران با سایرکشورهای جهان بهخصوص کشورهای خاورمیانه هستند و مهمترین موضوع برای ترغیب کشورهای خاورمیانه و در راس آنها عربستان سعودی، افزایش توجه آنها پروژهی ایرانهراسی است، هرچه اوضاع داخلی ایران نابسامانتر باشد، احتمال اینکه ایران برای کشورهای منطقه خطر به حساب آید کمتر است. از سوی دیگر بحث تولید بمب هستهای توسط ایران از آن دست پروژههای نخنمایی است که هر چه آتش آن شعلهورتر میشود، آژانس با گزارشهایش، آب بر آن ریخته و دود حاصل را به چشم مشتعلکنندگان این آتش میریزند.
پرونده هستهای ایران وارد مرحله نهایی تصمیمگیری شده است در این بین، جمهوریاسلامیایران، در سطح بینالمللی و در شعاع منطقهای در مرکزیت نگاههای رسمی و غیررسمی و در جریان خبرسازیهای سیاسی- امنیتی قرار گرفته است. حال آنکه شیوهی کار و طراحی مقابله امریکا و اسرائیل تاپایان زمان مذاکرات، جریانسازی منطقهای و بینالمللی با ترسیم چهرهای از جمهوریاسلامیایران است که قدرت آن همهی کشورها را در منطقه تهدید میکند! و امنیت دولتها را به هم میریزد.
به واقع این گونه اظهار نظرات به این دلیل است که نتانیاهو و لابی صهیونیست، نخستین دلواپسان توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی هستند اما مسئلهی اصلی این گروه از دلواپسان هم برنامهی هستهای ایران نیست، اینها چند دهه در کنار هزاران بمب هستهای رژیم اسراییل زندگی کرده و حتی پاکستان را برای ساخت بمب هستهای کمک کردهاند.
آنها نگران اینکه ایران چند بمب هستهای هم داشته باشد نیستند. نگرانی اصلی آنها فروپاشی ساختار تحریمهای جهانی علیه ایران است. بدین منظور مدام در روند توافق هستهای اخلال ایجاد کرده و تهدید نظامی و تشدید تحریمها را ازطریق رسانهها و جلسات خود به بیرون انتقال و انعکاس میدهند.